طراحی یک تجربه کاربری (User Experience) عالی برای محصولات اینترنت اشیاء (Internet of Things) ساده به نظر می‌رسد، اما در عمل چالش‌برانگیز است. ساخت تجربه کاربری بصری برای یک اپلیکیشن جدید به‌تنهایی سخت است، اما سیستم‌های IoT معمولاً شامل چندین دستگاه، اپلیکیشن‌ها و رابط‌های متنوع با عملکردهای مختلف، جریان‌های داده ورودی-خروجی و سطوح دسترسی متفاوت هستند. طراحی تجربه کاربری برای چنین سیستم پیچیده‌ای، سطح کاملاً متفاوتی از دشواری دارد. چرا؟

  1. ما با تعاملات متعدد بین دستگاه‌های مختلف سروکار داریم که هر کدام عملکرد و جریان کاربری خاص خود را دارند. باید تجربه‌ای یکپارچه و روان طراحی کنیم که کاربران بتوانند به‌راحتی از یک بخش سیستم به بخش دیگر بروند.
  2. بیشتر سیستم‌های IoT بر پایه اشیای متصل مثل لوازم خانگی هوشمند، ماشین‌آلات صنعتی، خودروها و حتی ساختمان‌ها هستند. بنابراین، تجربه کاربری این محصولات به طراحی فیزیکی و کاربرد واقعی آن‌ها در زندگی روزمره وابسته است.
  3. محصولات IoT معمولاً پیچیده‌تر از یک اپلیکیشن یا دستگاه ساده هستند. فقط ساخت جریان‌های کاربری بصری بین دستگاه‌ها کافی نیست؛ باید تجربه‌ای خلق کنیم که به کاربران نشان دهد چگونه این محصولات را استفاده کنند و به‌طور یکپارچه در زندگی و عملیات روزانه‌شان ادغام کنند.

5 کلید برای خلق تجربه کاربری کارآمد در محصولات IoT

  1. ساده‌سازی ورود کاربران (Simplified Onboarding)

اولین قدم برای معرفی یک سیستم جدید به کاربران گاهی سخت‌ترین قدم است. در سیستم‌های چنددستگاهی IoT، این معمولاً شامل احراز هویت‌های مکرر، فرآیندهای دروازه‌ای که از دستگاهی به دستگاه دیگر متفاوت است و جابه‌جایی به سرویس‌های اضافی مثل Gmail برای تأیید می‌شود.
ورود ساده (Simplified Onboarding) – احراز هویت امن اما بدون دردسر با استفاده از کد تأیید به‌جای رمز عبور – شروع امیدوارکننده‌ای است. از آنجایی که استفاده از سیستم‌های IoT اغلب شامل جابه‌جایی بین دستگاه‌ها (مثل iPhone، Apple Watch یا نرم‌افزارهای встроенный) می‌شود، احراز هویت آسان، امن و هوشمند یک مزیت بزرگ است.
مثلاً Nest را در نظر بگیرید که برای اتوماسیون خانگی طراحی شده است. این خانواده از محصولات شامل انواع کالاهای متصل مثل دوربین‌های امنیتی هوشمند و زنگ در است.
اما همه محصولات Nest و ده‌ها محصول سازگار از شرکای آن، از طریق یک اپلیکیشن واحد که روی گوشی هوشمند، وب یا ساعت هوشمند کار می‌کند، مدیریت می‌شوند. با یک احراز هویت مبتنی بر کد روی موبایل، کاربر کنترل همه دستگاه‌های متصل را در دست می‌گیرد.

  1. طراحی و تعامل روان بین دستگاه‌ها (Smooth Cross-Device Design)

کلید یک تجربه کاربری یکپارچه در محصولات مختلف IoT، استفاده از فناوری ابری (Cloud) است. اپلیکیشن‌ها و دستگاه‌های متصل مبتنی بر ابر به شما اجازه می‌دهند همه بخش‌های سیستم را همیشه به‌روز نگه دارید. این یعنی کاربران می‌توانند با کمترین تلاش و زمان، بین عناصر سیستم جابه‌جا شوند و تجربه‌ای یکنواخت داشته باشند.
در عین حال، طراحی واکنش‌گرا (Responsive Design) در IoT فراتر از تجربه یکسان در وب یا موبایل است. این شامل همه دستگاه‌ها، پلتفرم‌ها و نرم‌افزارهای درگیر می‌شود. بنابراین، به ارتباط نزدیک بین طراحی فیزیکی و عملکرد هر دستگاه و طراحی تعامل در کل سیستم IoT نیاز دارد. همچنین، رابط کاربری باید آشنا و شفاف باشد.
بیایید به رابط کاربری Nest در اپلیکیشن موبایل، Apple Watch و Nest Learning Thermostat نگاه کنیم. این محصولات برای به‌روز نگه‌داشتن کاربر و کنترل دمای خانه طراحی شده‌اند و از الگوهای طراحی مشخصی پیروی می‌کنند. عملکردها بر اساس ویژگی‌های هر دستگاه توزیع شده و رابط کاربری متناسب با هر بخش سیستم ساخته شده است.
از نظر طراحی، شما با چرخ حساس بالای ترموستات، اسلاید روی صفحه iPhone یا ضربه روی فلش‌های Apple Watch دما را تنظیم می‌کنید.
از نظر تعامل، Nest داده‌های لحظه‌ای را از دستگاه‌های مختلف جمع‌آوری می‌کند، در ابر ذخیره می‌کند و به کاربران اجازه می‌دهد به‌راحتی به اطلاعات به‌روز و تأییدشده در اپلیکیشن دسترسی داشته باشند. مثلاً کاربران Nest می‌توانند تصاویر و داده‌های ذخیره‌شده در ابر از فعالیت‌های صوتی و حرکتی دوربین‌های امنیتی در 3 ساعت گذشته را ببینند – ظرفیت ذخیره‌سازی رایگانی که کم نیست.

Apple
Apple
  1. شخصی‌سازی و زمینه (Personalization and Context)

شخصی‌سازی (Personalization) دیگر فقط یک روند نیست، بلکه یک ضرورت برای محصولات فناوری امروزی است. ابزارهای دیجیتال بیشتری می‌توانند از رفتار کاربر یاد بگیرند و الگوها را تشخیص دهند تا تجربه‌ای دقیق‌تر ارائه کنند. واضح است که سوخت این انقلاب، داده‌های کاربر است.
IoT در این زمینه برتری دارد. امروزه جوراب‌های متصل با حسگر، داده‌هایی از مسیر دوندگان، حرکت کف پا و کارایی تمرین جمع‌آوری می‌کنند. خودروهای هوشمند الگوهای رانندگی روزمره ما را تشخیص می‌دهند و بهترین مسیرها را به خاطر می‌سپارند. ترموستات‌های ذکرشده دمای مورد علاقه ما را یاد می‌گیرند و خانه را تا زمان ورود ما گرم می‌کنند.
تجربه کاربری در سیستم‌های IoT باید به همان شکلی که دستگاه‌های متصل عملکردشان را شخصی‌سازی می‌کنند، شخصی‌سازی شود. به عبارت دیگر، با استفاده از داده‌های جمع‌آوری‌شده از استفاده بین‌دستگاهی، برخی عناصر باید الگوها را تشخیص دهند و رفتار محصول را تنظیم کنند.
این چیزی است که Alexa آمازون انجام می‌دهد. این دستیار دیجیتال با تکیه بر تشخیص صدا و خودآموزی، کاربران مختلف را شناسایی می‌کند، عملکردش را تنظیم می‌کند، گفتگوها را بر اساس داده‌های کاربر تطبیق می‌دهد و دسترسی‌های فردی به مهارت‌های خاص را فعال می‌کند.
زمینه (Context) در این مورد نقش مهمی دارد و باید تجربه کاربری را فراتر از شخصی‌سازی گسترش دهد. تجربه کاربری مبتنی بر زمینه تضمین می‌کند که دستگاه مناسب در زمان مناسب پاسخ دهد – Apple Watch وقتی در حال حرکت هستید، دستیار دیجیتال وقتی در خودرو هستید، رابط وب روی لپ‌تاپ در محل کار و Alexa در خانه.

  1. تجربه یکپارچه در یک فضا (One Space Experience)

یکی از سخت‌ترین وظایف در طراحی UX برای IoT، کم کردن فاصله بین دنیای فیزیکی دستگاه‌های متصل و خلق تجربه‌ای روان در همه عناصر سیستم است. ادغام‌های متعدد با سرویس‌ها و فروشندگان شخص ثالث، که در IoT رایج است، این چالش را بزرگ‌تر می‌کند.
در این زمینه، طراحان و مهندسان محصولات متصل باید تلاش کنند تا محیطی یکپارچه برای سیستم IoT ایجاد کنند. به عبارت دیگر، چالش تجربه یکپارچه این است که اجزای مستقل متنوع را در یک راه‌حل واحد ادغام کنیم، در حالی که عملکرد و قابلیت اطمینان آن حفظ شود.
این موضوع برای انواع داده‌هایی که محصولات IoT را پشتیبانی می‌کنند هم صدق می‌کند. بسته به سطح دسترسی، کاربران نهایی باید به داده‌های دستگاه‌ها، حسگرها و پلتفرم‌های ادغام‌شده دسترسی داشته باشند و تجربه باکیفیتی از تجسم و تحلیل داده‌ها در نقاط دسترسی مختلف – مثل گوشی هوشمند، نمایشگرها، عینک‌های AR/VR و رابط وب – داشته باشند.
عینک هوشمند Solos برای دوچرخه‌سواری و اپلیکیشن پشتیبان آن مثال خوبی است. این ابزار پوشیدنی داده‌های لحظه‌ای را جمع‌آوری می‌کند و اطلاعات ضروری مثل قدرت، ضربان قلب، سرعت، ریتم، مسافت و جهت‌یابی را روی نمایشگر کوچک عینک نشان می‌دهد. در عین حال، تحلیل‌ها، تاریخچه اندازه‌گیری‌ها و گزارش فعالیت‌ها در اپلیکیشن مرتبط ذخیره و نمایش داده می‌شود.

  1. رابط‌های جدید (New Interfaces)

دستیارهای مجازی روزبه‌روز محبوب‌تر می‌شوند. این روند با ظهور رابط‌های جدید در حال رشد است. در زمینه IoT، این روند فرصت‌های جدیدی برای بهبود تجربه کاربری و چالش‌های تازه‌ای ایجاد می‌کند.
امروزه، طراحان محصولات IoT مصرف‌کننده‌محور روی صدا و صوت تمرکز دارند و دستیارهای دیجیتال بیشتری در خانه‌ها دیده می‌شوند. HomeKit با Siri سازگار است، سیستم‌های اتوماسیون خانگی با مهارت‌هایی برای دستیارهای دیجیتال عرضه می‌شوند و حتی Tesla Model 3 هوشمند با Alexa کار می‌کند.
اما صدا تنها رابط جدید نیست. آینده تجربه کاربری روان، طبیعی‌تر و مبتنی بر زمینه خواهد بود. مثلاً، کمک‌راننده هوشمند خودرو Chris از رابط حرکتی برای رانندگی ایمن استفاده می‌کند. ویژگی‌های فعال‌شده با بیومتریک (Biometrics) احراز هویت سریع‌تر و امن‌تری را ممکن می‌کنند. این به‌ویژه در سیستم‌های اینترنت اشیاء پزشکی (IoMT)، IoT صنعتی (IIoT) و حوزه‌هایی که دسترسی محدود دارند، مهم است.

نتیجه‌گیری

طراحی برای IoT مسیری چالش‌برانگیز و در عین حال جذاب است که هر روز با فناوری‌های نوآورانه و مزایای پیشرفته همراه می‌شود. اما هدف اصلی طراحی تجربه کاربری در IoT، مثل هر محصول دیجیتال دیگر، خلق محیطی یکپارچه برای تعاملات طبیعی و روان بین کاربر و سیستم است. با این 5 کلید، می‌توانید تجربه‌ای بسازید که هم برای کاربران دوست‌داشتنی باشد و هم در دنیای پیچیده اینترنت اشیاء موفق عمل کند.

منبع: iotforall

اشتراک‌ها:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *