تو بخش اول راهحل IoT چطور واقعاً کار میکنه؟، توضیح دادم که هر راهحل اینترنت اشیاء (IoT) چهار جزء اصلی داره: سنسورها/دستگاهها (Sensors/Devices)، اتصال (Connectivity)، پردازش دادهها (Data Processing) و رابط کاربری (User Interface). اینترنت اشیاء از دستگاههای متصل ساخته شده—یعنی هر چیزی که بتونه دادهها رو از طریق یه شبکه منتقل کنه. پس طبق تعریف، یه راهحل IoT به یه جور اتصال نیاز داره، بهخصوص اگه از ابر (Cloud) استفاده کنه.
ولی بعضی وقتها پردازش دادهها یا تعامل با سنسور/دستگاه از طریق رابط کاربری میتونه بدون انتقال داده به یه شبکه خارجی اتفاق بیفته. تو این پست میخوام توضیح بدم چرا ممکنه بخواید اتصال رو کنار بذارید. ولی اول یه مرور سریع از اینکه این اجزا چطور با هم کار میکنن:
یه راهحل IoT از سنسورها/دستگاهها تشکیل شده که از طریق یه نوع اتصال با ابر “حرف میزنن”. وقتی داده به ابر میرسه، نرمافزار اونو پردازش میکنه و ممکنه تصمیم بگیره یه کاری بکنه، مثل فرستادن یه هشدار (Alert) یا تنظیم خودکار سنسورها/دستگاهها بدون نیاز به کاربر.
اگه کاربر بخواد چیزی رو چک کنه یا ورودی بده، رابط کاربری این امکان رو میده. هر تنظیم یا کاری که کاربر انجام میده، تو جهت برعکس تو راهحل میره: از رابط کاربری به ابر، و بعد به سنسورها/دستگاهها برای یه تغییر.
پس چرا اتصال رو کنار بذاریم؟
یکی از دلایل تأخیر (Latency) هست. تأخیر یعنی چقدر طول میکشه یه بسته داده (Data Packet) از نقطه شروع به نقطه پایان برسه. تو بیشتر موارد تأخیر مهم نیست، ولی برای بعضی کاربردهای IoT حیاتیه.
تصور کن تو یه ماشین خودران (Self-Driving Car) هستی و یهو یکی جلوت کنترل ماشینش رو از دست میده. آیا دلت میخواد ماشین خودران دادهها رو به ابر بفرسته، پردازش بشه، و بعد دستورالعمل برگرده؟ نه! اون چند میلیثانیه میتونه تفاوت بین مرگ و زندگی باشه.
حتی اگه خودت پشت فرمون باشی، میخوای رابط کاربری (مثل فرمون) مستقیم به دستگاه (ماشین) وصل باشه، نه اینکه ورودیت به بیرون فرستاده بشه، پردازش بشه و برگرده.
یه دلیل دیگه اینه که فرستادن کلی داده میتونه خیلی گرون (Expensive) بشه. بعضی کاربردهای IoT دادههای زیادی جمع میکنن، ولی فقط یه بخش کوچیکش واقعاً مهمه. الگوریتمهای محلی میتونن محدود کنن چی فرستاده بشه و هزینهها رو کم کنن.
یه مثال خوب دوربین امنیتی (Security Camera) هست. پخش ویدیو کلی داده میخواد، ولی بیشتر اوقات شاید فقط یه راهروی خالی رو نشون بده.
چطور اتصال رو کنار میذاریم؟
بهجای فرستادن دادهها از طریق شبکه برای پردازش تو ابر (Cloud)، یه راه دیگه اینه که دادهها رو رو یه دروازه (Gateway) (دروازه چیه؟) یا خود سنسور/دستگاه پردازش کنیم. به این میگن محاسبات مهای (Fog Computing) یا محاسبات لبهای (Edge Computing)—چون ابر رو “نزدیکتر به زمین” میآره و محاسبات تو لبههای سیستم IoT انجام میشه، نه مرکزش.
برای دوربین امنیتی، میتونه از بینایی ماشینی (Machine Vision) استفاده کنه تا چیزای غیرعادی رو “ببینه” و فقط اون موقع فیلم رو به ابر بفرسته.
برای ماشین خودران، همه پردازش دادهها تو کامپیوتر داخل ماشین اتفاق میافته که تصمیمگیری رو سریعتر میکنه.
راهحلهای IoT پیچیده و متنوعن
هر راهحل IoT چهار جزء رو که تو بخش اول گفتم ترکیب میکنه: سنسورها/دستگاهها، اتصال، پردازش دادهها و رابط کاربری. ولی همونطور که تو این بخش دوم توضیح IoT دیدید، یه راهحل خاص IoT میتونه این اجزا رو به شکلهای مختلفی ترکیب کنه. همهچیز به موقعیت خاصی که باید حل بشه بستگی داره.
در نهایت، راهحلهای IoT برای بهتر کردن تجربههای روزمرهمون و افزایش کاراییمون به هر شکلی که ممکنه طراحی شدن. حالا یه دید کلی از اینکه راهحل IoT چطور کار میکنه داری
نظرت چیه؟ سوالی داری؟ تو کامنتها برام بنویس!
منبع: iotforall